نوروز 94
سلام دوستای خوب ما.ما اومدیم هم عید رو به شما تبریک بگیم هم یک مقدار خاطره بنویسم.ما 3 روز اول نوروز 94 رو به دید و بازدید پرداختیم و شب چهارم به شمال رفتیم و تا 7 فروردین اونجا بودیم و بعد از اون به اتفاق مامان ناهید به خونمون اومدیو.اول این رو بگه که امسال گل پسر من یک دست لباس خیلی شیک خریده بود و کاملاً داماد شده بود و بعد اینکه در طی مسافرت تمام زمان های بیداری پلیس های طی مسیر رو به ما نشون داد و با دیدن اونها کلی ذوق کرد،آخه آقا کیان ما خیلی پلیس و ماشین پلیس دوست داره و خیلی شیرین هم صحبت می کنه طوری که همه فکر می کنن سن گل پسر مامان بشتره و خیلی هم با محبته.ما هم روز دهم فروردین برای دامادمون تولد گرفتیم و اون شب یک تگرگ خیلی وحشتناک و بی سابقه اومد و به همه کلی ضرر زد ضمن اینکه ماشین دایی علی آقا کیان رو هم شامل کرد و آخر تولد یک کم همه ناراحت شدند.